[اسم]

der Fan

/fɛn/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Fans] [ملکی: Fans]

1 طرفدار

  • 1.Er war ein wahrer Fan und ging zu allen Spielen der Mannschaft.
    1. او یک طرفدار واقعی بود و به تمامی بازی‌های تیم رفت.
  • 2.Ich bin ihr größter Fan.
    2. من بزرگترین طرفدار شما هستم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان