[اسم]

der Knochenjob

/ˈknɔxn̩ˌd͡ʒɔp/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Knochenjobs] [ملکی: Knochenjobs]

1 کار دشوار کار طاقت‌فرسا

  • 1.Der Beruf Bergarbeiter ist ein Knochenjob.
    1. شغل معدنچی یک کار دشوار است.
  • 2.Meine Kollegen, die Vollzeit in der Kita arbeiten, haben einen echten Knochenjob und sind unterbezahlt.
    2. همکاران من که تمام‌وقت در مهد کودک کار می‌کنند، یک کار واقعاً طاقت‌فرسا دارند و حقوق کمی به آن‌ها پرداخت می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان