[اسم]

der Knoblauch

/ˈknoːpˌlaʊ̯x/
غیرقابل شمارش مذکر
[ملکی: Knoblauch(e)s]

1 سیر (سبزی)

  • 1.Knoblauch und Zwiebel sind gute Heilmittel gegen Erkältung.
    1. سیر و پیاز داروهای خوبی برای سرماخوردگی هستند.
  • 2.Sie mag keinen Knoblauch.
    2. او سیر دوست ندارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان