[عبارت]

mit dem Feuer spielen

/mɪt deːm ˈfɔɪ̯ɐ ˈʃpiːlən/

1 با آتش بازی کردن هنجار شکنی کردن، خطر کردن

  • 1.Natürlich bin ich im Prinzip treu, aber es macht Spaß, ab und an mit dem Feuer zu spielen.
    1. طبیعی است که من قاعدتا باوفا باشم ولی این سرگرم کننده است که بعضی اوقات با آتش بازی کرد. [هنجار شکنی کرد.]
  • 2.Wer als Laie an der Börse spekuliert, spielt mit dem Feuer.
    2. کسی که به عنوان ناوارد در بورس شرکت می‌کند، (دارد) با آتش بازی می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان