[عبارت]

seinen Senf dazugeben

/zaɪnən zɛnf datsuːgeːbən/

1 نظر بی موقع دادن حرف اضافی زدن

  • 1.Bernd muss zu allem seinen Senf dazugeben.
    1. "برند" باید درباره همه چیز نظر بدهد.
  • 2.Das Thema ist ausreichend diskutiert, da muss ich jetzt nicht auch noch meinen Senf dazugeben.
    2. موضوع به اندازه کافی مورد بحث قرار گرفت، پس من نباید الان دوباره حرف اضافی بزنم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت‌اللفظی این عبارت "خردل خود را زدن" است و احتمالا از آن جهت که در گذشته خردل به عنوان ادویه به تمامی وعده‌های غذایی فارق از خوشمزه شدن اضافه می‌شده است، کنایه از "حرف اضافی زدن" یا "حرف نسنجیده زدن" دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان