[فعل]

werben

/ˈvɛʁbn̩/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: warb] [گذشته: warb] [گذشته کامل: geworben] [فعل کمکی: haben ]

1 تبلیغ کردن

  • 1.Der Sender wirbt für ein neues Produkt.
    1. شبکه برای یک کالای خاص تبلیغ می‌کند.
  • 2.wir müssen mehr werben.
    2. ما باید بیشتر تبلیغ کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان