[قید]

accidentally

/ˌæk.sɪˈden.təl.i/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تصادفا اتفاقی

معادل ها در دیکشنری فارسی: اتفاقاً اتفاقی تصادفا تصادفی
مترادف و متضاد by accident by chance fortuitously unintentionally
  • 1.She accidentally knocked over a glass of water.
    1. او تصادفا یک لیوان آب را انداخت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان