[صفت]

adjoining

/əˈdʒɔɪnɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more adjoining] [حالت عالی: most adjoining]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مجاور کناری، دیوار به دیوار، پیوسته

معادل ها در دیکشنری فارسی: پهلویی پیوسته هم‌جوار
formal
  • 1.They stayed in adjoining rooms.
    1. آنها در اتاق‌های مجاور هم ماندند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان