[اسم]

allergy

/ˈælərʤi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 حساسیت آلرژی

معادل ها در دیکشنری فارسی: آلرژی حساسیت
  • 1.She has an allergy to cats.
    1. او به گربه حساسیت دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان