[اسم]

alleviation

/əˌliːviˈeɪʃn/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تخفیف تسکین، فروکش، کاهش

معادل ها در دیکشنری فارسی: تسکین فروکش
  • 1.the alleviation of poverty
    1. کاهش فقر
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان