Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مجادله
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
altercation
/ˌɑltərˈkeɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مجادله
مشاجره
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تنازع
مترادف و متضاد
argument
quarrel
1.I had an altercation with my teacher.
1. من مجادله ای با معلمم داشتم.
2.this will definitely lead to an altercation.
2. این قطعا به مشاجره ای ختم خواهد شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
altercate
alteration
alter
altarpiece
altar
altered
altering
alterity
alternate
alternately
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان