Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سپاس
2 . فهم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
appreciation
/əˌpriː.ʃiːˈeɪ.ʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سپاس
قدردانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
امتنان
تشکر
تقدیر
تمجید
سپاس
قدردانی
1.My appreciation to you is forever.
1. سپاس من از شما برای همیشه است [تا همیشه از شما سپاسگزارم].
2.To show our appreciation for all your help, we bought you a little gift.
2. به منظور بیان قدردانیمان برای تمام کمکهای شما، برایتان هدیهای کوچک خریدیم.
2
فهم
درک
مترادف و متضاد
understanding
1.My appreciation of art has increased as I've gotten older.
1. هر چه بزرگتر میشوم، فهم من از هنر بیشتر میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
appreciate
appreciably
appointment
appoggiatura
apply
appreciative
apprehend
apprehension
apprehensive
apprentice
کلمات نزدیک
appreciate
appreciably
appreciable
appraiser
appraise
appreciative
apprehend
apprehension
apprehensive
apprentice
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان