[قید]

ass over tit

/ˈæs ˌoʊvɚ tˈɪt/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 برعکس واژگون

culturally sensitive informal
to go ass over tit
واژگون شدن
  • I fell off my bike and went ass over tit.
    از روی دوچرخه‌ام افتادم و واژگون شدم.
to fall ass over tit
برعکس افتادن
  • I was so drunk I fell ass over tit.
    به‌قدری مست بودم که برعکس افتادم.
to turn one's world ass over tit
دنیای کسی را واژگون کردن
  • Finding out Bill is selling the company has turned my whole world ass over tit.
    فهمیدن این مسئله که "بیل" دارد شرکت را می‌فروشد، کل دنیایم را واژگون کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان