Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جسارت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
audacity
/ɔːˈdæsəti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جسارت
گستاخی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جسارت
خیرگی
شهامت
مترادف و متضاد
boldness
daring
nerve
1.He had the audacity to blame me for his mistake!
1. او جسارت این را داشت که من را به خاطر اشتباهش مقصر جلوه دهد!
2.It took a lot of audacity to stand up and criticize the chairman.
2. بلند شدن و از آن مدیر عامل انتقاد کردن، جسارت زیادی میخواست.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
audaciousness
audacious
auburn
aubergine
au revoir
audible
audibly
audience
audio
audio system
کلمات نزدیک
audaciously
audacious
auctioneer
auction room
auction house
audible
audibly
audience
audio
audiobook
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان