Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . چتری (مو)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
bangs
/bæŋz/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چتری (مو)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
موی چتری
1.She decided to cut her bangs.
1. او تصمیم گرفت چتری اش را کوتاه کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
bangle
bangladeshi
bangladesh
bangla
bangkok
banish
banished
banishment
banister
banisters
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان