[اسم]

barramundi

/ˌbærəˈmʌndi/
قابل شمارش
[جمع: barramundi]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ماهی سی‌باس باراموندی

  • 1.I've seen barramundi on some restaurant menus.
    1. من نام ماهی سی‌باس را در منوی رستوران ها دیده ام.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان