Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ماهی سیباس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
barramundi
/ˌbærəˈmʌndi/
قابل شمارش
[جمع: barramundi]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ماهی سیباس
باراموندی
1.I've seen barramundi on some restaurant menus.
1. من نام ماهی سیباس را در منوی رستوران ها دیده ام.
تصاویر
کلمات نزدیک
barrage of criticism
barrage
barracuda
barracouta
barracks
barranca
barre
barrel
barrel organ
barren
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان