Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تایید کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to bear out
/bɛr aʊt/
فعل گذرا
[گذشته: bore out]
[گذشته: bore out]
[گذشته کامل: borne out]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تایید کردن
اثبات کردن
1.It was a promising idea, but the evidence did not bear out their theory.
1. آن ایدهی نویدبخشی بود ولی شواهد، نظریهی آنها را تایید نکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
bear on
bear off
bear fruit
bear cub
bear claw
bear paw
bear up
bear with
bearable
bearcat
کلمات نزدیک
bear market
bear in mind
bear a striking resemblance to
bear a grudge against someone
bear
bear up
bear with
bearable
beard
beard the lion in his den
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان