[فعل]

to bombard

/bɑmˈbɑrd/
فعل گذرا
[گذشته: bombarded] [گذشته: bombarded] [گذشته کامل: bombarded]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بمباران کردن به توپ بستن

  • 1.Germany bombarded Poland.
    1. آلمان، لهستان را بمباران کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان