Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ماهی سیم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
bream
/briːm/
قابل شمارش
[جمع: bream]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ماهی سیم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ماهی سیم
1.The bream is used for food.
1. ماهی سیم برای خوردن مورد استفاده قرار می گیرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
breakwater
breakup
breaking and entering
breakfast
breaker bar
breast
breast pump
breastmilk storage bag
breath
breath mark
کلمات نزدیک
breakwater
break-up
breakthrough
breakout
breaking point
breast
breast cancer
breast milk
breast pocket
breast pump
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان