Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پهنای باند (اینترنت)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
broadband
/ˈbrɔːd.bænd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پهنای باند (اینترنت)
1.We've got broadband at home.
1. ما در خانه پهنای باند داریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
broad-tipped
broad-shouldered
broad-minded
broad shoulders
broad daylight
broadcast
broadcaster
broadcasting
broadcloth
broaden
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان