Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پخش برنامه (تلویزیونی و رادیویی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
broadcasting
/ˈbrɔdˌkæstɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پخش برنامه (تلویزیونی و رادیویی)
صدا و سیما
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اشاعه
پخش
سخنپراکنی
صدا و سیما
1.broadcasting companies
1. شرکت های پخش برنامه (تلویزیونی و رادیویی)
تصاویر
کلمات نزدیک
broadcaster
broadcast
broadband
broad-tipped
broad-shouldered
broadcloth
broaden
broadly
broadsheet
broadside
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان