Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . برنزه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
bronzed
/brɑːnzd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more bronzed]
[حالت عالی: most bronzed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
برنزه
مترادف و متضاد
tanned
1.strong bronzed arms
1. بازوهای قوی برنزه شده
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
bronze
bronchial asthma
brolly
broker
broken heart
bronzy
brooch
brood
brood hen
broodmare
کلمات نزدیک
bronze medal
bronze
bronco
bronchus
bronchitis
brooch
brood
brood mare
brooding
broody
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان