[اسم]

bustard

/ˈbʌstərd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 هوبره

معادل ها در دیکشنری فارسی: هوبره
  • 1.Out of 28 bustards that arrived on the Plain last July, there are still ten out in the wild.
    1. از 28 هوبره‌ای که در ژوئیه قبل به دشت آمدند، هنوز ده تایی در حیات وحش باقی مانده اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان