Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پدیدار شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
come into sight
/kʌm ˈɪntu saɪt/
1
پدیدار شدن
دیده شدن، نمایان شدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نمایان شدن
مترادف و متضاد
appear
1.After two hours at sea, the island came into sight.
1. بعد از دو ساعت در دریا بودن، جزیره دیده شد.
2.The ship at last came into sight.
2. بالاخره کشتی پدیدار شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
come into effect
come into contact with
come into
come in handy
come in for
come into view
come naturally
come of
come off
come off it
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان