[فعل]

to compile

/kəmˈpaɪl/
فعل گذرا
[گذشته: compiled] [گذشته: compiled] [گذشته کامل: compiled]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جمع‌آوری کردن گردآوری کردن، تدوین کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: تدوین کردن گردآوری کردن
  • 1.We are trying to compile a list of suitable people for the job.
    1. ما داریم سعی می‌کنیم لیستی از افراد شایسته برای این شغل جمع‌آوری کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان