[اسم]

compilation

/ˌkɑːmpɪˈleɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 گردآوری مجموعه (آهنگ و ...)، گلچین

معادل ها در دیکشنری فارسی: تالیف تدوین جمع‌آوری گردآوری
  • 1.a compilation album
    1. آلبوم گردآوری‌شده او
  • 2.Her latest album is a compilation of all her best singles.
    2. آلبوم اخیر او گلچینی از بهترین تک آهنگ‌های او است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان