Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . متراکم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
condensed
/kənˈdɛnst/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more condensed]
[حالت عالی: most condensed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
متراکم
فشرده، منقبض
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فشرده
کنسانتره
1.This is a condensed version of the original research report.
1. این یک نسخه ی فشرده از گزارش تحقیق اصلی است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
condense
condemning
condemnatory
condemn
concuss
condenser
condiment
condition
conditioner
conditions
کلمات نزدیک
condense
condensation
condemned
condemnation
condemn
condensed milk
condenser
condescend
condescending
condign
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان