Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . صامت
2 . هم آهنگ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
consonant
/ˈkɑn.sə.nənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
صامت
حرف بیصدا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حرف بیصدا
همخوان
صامت
1.Three consonants in a row
1. سه صامت در کنار هم
[صفت]
consonant
/ˈkɑn.sə.nənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more consonant]
[حالت عالی: most consonant]
2
هم آهنگ
همساز
مترادف و متضاد
harmonious
1.The singers’ consonant voices were beautiful.
1. صدا های هم آهنگ آن خواننده ها زیبا بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
consonance
consolidation
consolidate
console
consolation prize
consort
consortium
conspectus
conspicuous
conspicuously
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان