[اسم]

consumer

/kənˈsuːmər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مصرف‌کننده

معادل ها در دیکشنری فارسی: مصرفی مصرف‌کننده
مترادف و متضاد producer
a consumer society/demand/rights ...
جامعه/تقاضا/حقوق و... مصرف‌کننده
  • Consumer demand led to higher imports of manufactured goods.
    تقاضای مصرف‌کننده منجر به واردات بیشتر کالاهای تولیدی شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان