[اسم]

contention

/kənˈtɛnʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ادعا استدلال

مترادف و متضاد argument assertion claim
  • 1.Freud's contention that all dreams were wish fulfillment.
    1. ادعای «فروید» که تمام رویاها به حقیقت پیوستن آرزوها هستند.

2 نزاع ستیز، مجادله

معادل ها در دیکشنری فارسی: منازعه معارضه
مترادف و متضاد disagreement dispute
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان