Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ادامه دادن
2 . از سر گرفتن
3 . دنبال کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to continue
/kənˈtɪn.juː/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: continued]
[گذشته: continued]
[گذشته کامل: continued]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
ادامه دادن
ادامه پیدا کردن، ادامه داشتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ادامه دادن
ادامه یافتن
استمرار داشتن
دنباله داشتن
مترادف و متضاد
carry on
go on
proceed
abandon
cease
discontinue
stop
1.If the pain continues, see your doctor.
1. اگر درد ادامه داشت [ادامه پیدا کرد]، به دکترت مراجعه کن.
to continue something
چیزی را ادامه دادن
He continued that stupid game.
او آن بازی احمقانه را ادامه داد.
to continue to do something
انجام کاری ادامه داشتن
It continued to snow for two days.
برای دو روز باریدن برف ادامه داشت.
to continue doing something
به انجام کاری ادامه دادن
The rain continued falling all afternoon.
باران تمام بعدازظهر به باریدن ادامه داد.
to continue with something
چیزی را ادامه دادن
Are you going to continue with the project?
آیا میخواهی این پروژه را ادامه دهی؟
2
از سر گرفتن
مترادف و متضاد
pick up
resume
return to
end
to continue something
چیزی را از سر گرفتن
We'll have to continue this discussion tomorrow.
ما این بحث را باید فردا از سر بگیریم.
3
دنبال کردن
1.We continued along the path until we came to the river.
1. ما آن مسیر را دنبال کردیم تا (جایی که) به آن رودخانه رسیدیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
continuation
continuant
continuance
continually
continual
continued
continuing
continuing education
continuity
continuous
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان