[قید]

continuously

/kənˈtɪn.ju.əs.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پیوسته دائم، پشت سر هم

مترادف و متضاد continually intermittently sporadically
  • 1.You can't work continuously for six hours without a break!
    1. تو نمی‌توانی پیوسته برای شش ساعت، بدون استراحت کار کنی!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان