Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پیوسته
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
continuously
/kənˈtɪn.ju.əs.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیوسته
دائم، پشت سر هم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بلاانقطاع
پیوسته
دایم
دایما
یکریز
مدام
مترادف و متضاد
continually
intermittently
sporadically
1.You can't work continuously for six hours without a break!
1. تو نمیتوانی پیوسته برای شش ساعت، بدون استراحت کار کنی!
تصاویر
کلمات نزدیک
continuous tense
continuous rain
continuous assessment
continuous
continuity
continuum
contort
contorted
contortion
contour
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان