[قید]

darkly

/ˈdɑːrkli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more darkly] [حالت عالی: most darkly]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 با رنگ سیاه به سیاهی

2 با لحن غمگین با ناراحتی

  • 1.He hinted darkly that all was not well.
    1. او با ناراحتی اشاره کرد که اوضاع خوب نبود.

3 با لحن تهدیدآمیز به‌طور مرموز

  • 1.You can't trust him,’ said Jacob darkly.
    1. "جیکوب" با لحن تهدیدآمیز گفت: «تو نمی‌توانی به او اعتماد کنی.»

4 بدبینانه با بدبینی

  • 1.I wondered darkly if I was wasting my time.
    1. من بدبینانه با خودم فکر کردم نکند دارم وقتم را هدر می‌دهم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان