[اسم]

darling

/ˈdɑr.lɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عزیزم

  • 1.Would you like a drink, darling?
    1. نوشیدنی می‌خواهی عزیزم؟

2 آدم مهربان و دوست‌داشتنی

معادل ها در دیکشنری فارسی: عزیز

3 آدم محبوب

[صفت]

darling

/ˈdɑr.lɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: darlinger] [حالت عالی: darlingest]

4 عزیز گرامی

مترادف و متضاد dear
  • 1.our darling daughter
    1. دختر عزیزمان
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان