Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سرویس دوستیابی (دوست پسر یا دوست دختر)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
dating service
/ˈdeɪtɪŋ ˈsɜrvəs/
قابل شمارش
1
سرویس دوستیابی (دوست پسر یا دوست دختر)
1.I used a dating service last year and I found the love of my life.
1. پارسال از یک سرویس دوستیابی استفاده کردم و عشق زندگیام را یافتم.
تصاویر
کلمات نزدیک
dating
dateline
dated
datebook
date stamp
dative
datolite
datum
daub
dauber
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان