Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . صفحه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
disc
/dɪsk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
صفحه
دیسک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دیسک
مترادف و متضاد
circle
saucer
1.The dog had a small, metal disc attached to its collar.
1. آن سگ، صفحه کوچک و فلزی متصل به قلادهاش داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
disastrously
disastrous
disaster
disassemble
disarrayed
disc drive
disc jockey
discard
discase
discernible
کلمات نزدیک
disbursement
disburse
disbelieve
disbelief
disbanded
disc jockey
discard
discarnate
discern
discernible
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان