Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نان حلقه ای
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
donut
/ˈdoʊˌnʌt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نان حلقه ای
دونات
1.Next week is your turn to bring donuts.
1. هفته بعد نوبت شماست دونات بیاورید.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
donor card
donor
donnish
donna
donkin
donut chart
donut hole
doo-doo
doo-wop
doob
کلمات نزدیک
donor
donna
donkey’s years
donkey's years
donkey work
doodle
doolally
doom
doomed
doomsday
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان