[قید]

dreamily

/ˈdriːmɪli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 در حالت خواب و رویا غرق در رویاها

  • 1.‘I have lots of happy memories,’ she said dreamily.
    1. او غرق در رویاها گفت: «من خاطرات خوش بسیاری دارم.»
  • 2.He gazed dreamily out of the window.
    2. او در حالت خواب و رویا به بیرون پنجره چشم دوخته بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان