[صفت]

dreamy

/dɹˈiːmi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: dreamier] [حالت عالی: dreamiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 رویاپرداز خیالباف

  • 1.Paul was dreamy and not very practical.
    1. "پاول" رویاپرداز بود و آدم واقع‌گرایی نبود.

2 شبیه خواب خواب‌آلود، در حالت خواب

3 رؤیایی فوق‌العاده

معادل ها در دیکشنری فارسی: خیال‌انگیز رویایی

4 خوشگل جذاب، دلپذیر

informal
  • 1.What's he like? I bet he's really dreamy.
    1. چه شکلی است؟ شرط می‌بندم واقعا خوشگل باشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان