Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (فرد) معتاد به مواد مخدر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
drug addict
/drʌg ˈædɪkt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
(فرد) معتاد به مواد مخدر
1.My neighbor is a drug addict.
1. همسایهام معتاد به مواد مخدر است [همسایهام معتاد است.]
تصاویر
کلمات نزدیک
drug
drudgery
drudge
drubbing
drowsy
drug dealer
drug trafficking
drugstore
druid
drum
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان