مترادف و متضاد
ahead of time
prematurely
soon
late
to get/wake up early
زود بیدار شدن
1.
I don't have to get up early on Fridays.
1.
مجبور نیستم روزهای جمعه زود بیدار شوم.
2.
I get up early during the week.
2.
من در طول هفته زود بیدار میشوم.
to come early
زود آمدن
The bus came five minutes early.
اتوبوس پنج دقیقه زود آمد.
to start/finish something early
چیزی را زود آغاز/تمام کردن
1.
I was planning to finish work early today.
1.
قصد داشتم کار را امروز زود تمام کنم.
2.
She starts work fairly early.
2.
او نسبتاً زود کار را شروع میکند.
کاربرد قید early به معنای زود
قید early به معنای "زود" به افعالی اطلاق میگردد که در اوایل بازه زمانی، اتفاق، مناسبت و اثر انجام شده باشند یا نشاندهنده کارهای اولیه باشد. مثلا:
".We arrived early the next day" (ما روز بعد زود رسیدیم.)
".I woke up early this morning" (من امروز صبح زود از خواب پا شدم.)
اوایل صبح/بعدازظهر/بهار/دهه هشتاد میلادی/دهه بیست سالگی و...
1.
Come in the early afternoon.
1.
اوایل بعدازظهر بیا.
2.
He's in his early twenties.
2.
او در اوایل دهه بیست سالگیاش است.
the early part of something
بخش ابتدایی چیزی
He spent the early part of his career at St John’s Hospital.
او بخش ابتدایی حرفهاش را در بیمارستان "سنت جان" گذراند.
early days/stages/works, etc.
روزهای/مراحل/آثار اولیه/ابتدایی
1.
I'm still in the early days of my recovery and that worries me.
1.
من هنوز در روزهای اولیه بهبودیام هستم و این مرا نگران میکند.
2.
Mozart's early works are extraordinary.
2.
آثار ابتدایی موتزارت خارقالعاده هستند.
3.
The project is still in the early stages.
3.
این پروژه هنوز در مراحل اولیه است.
کاربرد صفت early به معنای اوایل
صفت early به معنای "اوایل" به بازه ابتدایی یک زمان، واقعه، اتفاق و ... خاصی اشاره میکند. مثلا:
"the early morning" (اوایل صبح)
"in the early days of space exploration" (در روزهای ابتدایی اکتشافات فضایی)
".He's in his early twenties" (او در اوایل دهه بیست سالگیاش است.)
ما توافق کردیم که ساعت 6 صبح یکدیگر را ملاقات کنیم تا آغازی زودهنگام داشته باشیم.
کاربرد صفت early به معنای زود
صفت early به معنای "زود" برای اشاره به فرد یا چیزی است که زودتر از موقع مقرر رسیده باشد، انجام شده باشد یا برنامهریزی شده باشد. مثلا:
".You're early! I wasn't expecting you till seven" (زود آمدی! من تا ساعت 7 انتظار آمدنت را نداشتم.)