Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اقتصاد
2 . صرفهجویی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
economy
/ɪˈkɑn.ə.mi/
قابل شمارش
[جمع: economies]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اقتصاد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اقتصاد
1.The economy is in recession.
1. اقتصاد در رکود است.
a market economy
اقتصاد بازار
the world economy
اقتصاد جهانی
2
صرفهجویی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
صرفهجویی
تصاویر
کلمات نزدیک
economize
economist
economies of scale
economics
economically
economy class
economy class syndrome
economy drive
economy pack
ecosystem
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان