[اسم]

embroidery

/ɪmˈbrɔɪdəri/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 گلدوزی

معادل ها در دیکشنری فارسی: گلدوزی
  • 1.a beautiful piece of embroidery
    1. یک تکه پارچه گلدوزی شده زیبا
  • 2.Indian embroideries
    2. گلدوزی های هندی

2 آب‌وتاب شرح و تفصیل، اغراق

معادل ها در دیکشنری فارسی: آب‌وتاب
مترادف و متضاد elaboration embellishment exaggeration
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان