Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گلدوزی
2 . آبوتاب
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
embroidery
/ɪmˈbrɔɪdəri/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گلدوزی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گلدوزی
1.a beautiful piece of embroidery
1. یک تکه پارچه گلدوزی شده زیبا
2.Indian embroideries
2. گلدوزی های هندی
2
آبوتاب
شرح و تفصیل، اغراق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آبوتاب
مترادف و متضاد
elaboration
embellishment
exaggeration
تصاویر
کلمات نزدیک
embroidered
embroider
embrace
emboss
embolism
embroiled
embryo
embryologist
embryology
embryonic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان