Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جنین
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
embryo
/ˈembrioʊ/
قابل شمارش
[جمع: embryos]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جنین
رویان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جنین
رویان
1.human embryo
1. جنین انسان
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
embroidery hoop
embroidery frame
embroidery
embroider
embrace
emcee
emerald
emerge
emergency
emergency brake
کلمات نزدیک
embroiled
embroidery
embroidered
embroider
embrace
embryologist
embryology
embryonic
emcee
emend
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان