[فعل]

to enroll

/ɛnˈroʊl/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: enrolled] [گذشته: enrolled] [گذشته کامل: enrolled]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ثبت نام کردن نام نویسی کردن

  • 1.He enrolled at Penn State University.
    1. او در دانشگاه "پن استیت" ثبت نام کرد.
  • 2.To enroll on a course
    2. در دوره‌ای آموزشی ثبت‌نام کردن
  • 3.We have enrolled eighty children in this day-care program.
    3. ما هشتاد کودک را در این برنامه مهد کودک نام نویسی کردیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان