Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . غنی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to enrich
/ɛnˈrɪʧ/
فعل گذرا
[گذشته: enriched]
[گذشته: enriched]
[گذشته کامل: enriched]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
غنی کردن
پر مایه کردن
1.The fine arts enrich our lives.
1. هنرهای فاخر زندگیهایمان را پرمایه میسازد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
enrapture
enraged
enrage
enquiry
enounce
ensemble
ensign
ensilage
enslaved
ensuant
کلمات نزدیک
enrage
enquiry
enquire
enough
enormously
enriched
enrichment
enrique
enroll
enrollment
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان