[فعل]

to enthral

/ɛnˈθrɔl/
فعل گذرا
[گذشته: enthralled] [گذشته: enthralled] [گذشته کامل: enthralled]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شیفته ساختن مسحور کردن

مترادف و متضاد captivate charm enchant repel
  • 1.The sailor’s stories of fighting off sharks and finding ancient treasures enthralled his young son.
    1. داستان های آن ملوان درباره مبارزه کردن با کوسه ها و یافتن گنج های کهن، پسرش را شیفته ساخت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان