Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سرگرمگر [فردی که کارش سرگرم کردن است]
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
entertainer
/ˌentərˈteɪnər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سرگرمگر [فردی که کارش سرگرم کردن است]
کمدین، هنرمند
1.He is a street entertainer.
1. او یک سرگرمگر خیابانی است.
2.She began her career as an entertainer on cruise ships.
2. او کارش را بهعنوان هنرمند در کشتیهای تفریحی شروع کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
entertained
entertain
enterprise
enter into
enter
entertaining
entertainment
entertainment center
entertainment industry
enthralling
کلمات نزدیک
entertained
entertain
enterprising
enterprise
enteritis
entertaining
entertainment
enthral
enthrall
enthralling
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان