[صفت]

enterprising

/ˈɛntərˌpraɪzɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more enterprising] [حالت عالی: most enterprising]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مبتکر کاردان

مترادف و متضاد resourceful
  • 1.Some enterprising teachers can make a lot of money.
    1. برخی از معلمان مبتکر می‌توانند کلی پول دربیاورند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان