[اسم]

entourage

/ˈɑːnturɑːʒ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ملازمان اطرافیان، همراهان، جمع

معادل ها در دیکشنری فارسی: هیئت همراه
مترادف و متضاد group of attendants
  • 1.an entourage of fans
    1. جمعی از هواداران
  • 2.the President and his immediate entourage
    2. رئیس جمهور و ملازمان نزدیکش
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان